دوشنبه، مهر ۰۶، ۱۳۸۸

جزیره


رویای من
جزیره ای زیباست
که ساحلش
جایگاه من است
تا نگاهم
به آبی تو باشد.
گرداگردم
حلقه ای از ذلال توست...
تا بی کران دنیا ها
فقط
تو هستی
و من اسیر
یک رویا.
خورشید درخشان
با لبخند
ما را می نگرد
و
درختان نخل
مدح
تو گویند.
با کرنش.. برگهای سبزشان.
شنهای سپید
شاداب از لمس
تو هستند
هر لحظه
و تو
بی منت
شانه می زنی
زلف درخشان
شنهای ساحل را.
نوای
موج هایت
چه زیباست
ترانه ای
که مرا می خواند
تا غرق تو باشم
با شادی
در بهشت
رویاهای شیرینم.
6/7/88
مهربد