سه‌شنبه، مرداد ۱۳، ۱۳۸۸

قاصدک آزادی


یک روز یک شب یک ساعت یک لحظه نیست که به یادت نباشم
نمی دانم در این لحظه کجایی.... یاکه چه میکنی...ولی می دانم که زیر آسمان همین شهرهستی
و صبح که از خواب بلند می شوی تو هم همین آسمان و همین خورشید را می بینی
ونور همین خورشید روی گونه هایت می تابد.
و زلفهایت در نسیم همین سرزمین می رقصد......تو را مثال قاصدک زیباییست..که میروی و می آیی
و نمی توانم تو را در اتاقک کوچک احساسسم زندانی کنم..چرا که تو از جنس ازادی هستی
13 /5/88