دوشنبه، خرداد ۰۳، ۱۳۸۹

شهید

تو رفتی..بی پروا
تا لالایی
کودکم
شنیدن
آوای آرام
یک قمری
در ظهر داغ
تابستان..
در آرامش..
خون سرخ تو باشد.
تو رفتی و...
با نام تو
فروختند
نام زیبای شهادت را
به قیمتی
ناچیز
بی وجدان...
تو رفتی و...
با لبخند و
ندیدی...
امروز را
که می سوزد..
دلی
برای دیدن
رنگ
تکه ای نان
تو رفتی و...
3/2/89
مهربد