سه‌شنبه، مهر ۲۱، ۱۳۸۸

راز


رازی در نگاهت نهفته است
شاید سادگی
و قدری دودلی
ساعتها
خیره در تصویر تو....
حسرت را می آموزم.
سرنوشت من این است
"تنها در افکار"
رازهایی دارم
که کلید
قفلشان
در قلب توست..
شبها تو می آیی
بدون نگاهی به
شیدایی من
و با
ثانیه ها
بازی میکنی...
بگشا
این جادوی سیاه را
آه از این افسانه ها
که در ذهنم مرور می شوند
نمی بخشم
فراموش کردنت را
هرگز
21/7/88

مهربد