می توانم احساست کنم
وقتی در صبگاه عشق
رو به خورشید زیبا
در اندیشه ات
نفس می کشم.
می توانم احساست کنم
در باران پاییزی
وقتی چهره ام
خیس از اشک
ترک توست.
میتوانم احساست کنم
در نسیمی
که مسافری است
از ساحل...
با صدای زیبای
مرغان دریایی
که مدح تو می گویند
می توانم
احساست کنم
وقتی تمام
زیبایی ها
در قهر
با نگاهم
به تو حسد می ورزند.
تنها
تو زیبایی.
بدرخش
تا خورشید
خجل از نور خود باشد
و ماه بوسه بر
رویت زند
با آبی
مهتابش.
می توانم
لمست کنم
در پرواز با آب
که از جنس توست
تو قلب رودها هستی
عزیزم...
میخواهم
سرخ خونم را
در برابر
آبی آبها
بر سر عشق تو
ببخشم...
تا در جریان رود
احساسم
به تو پیوندم
ای قلب آبها
طپشت
زیباست
لمسم کن
با موجهای خروشان
عشق
تا غرق در تو باشم
تا ابد
لمسم کن... ای
قلب رودها.
17/7/88
مهربد
وقتی در صبگاه عشق
رو به خورشید زیبا
در اندیشه ات
نفس می کشم.
می توانم احساست کنم
در باران پاییزی
وقتی چهره ام
خیس از اشک
ترک توست.
میتوانم احساست کنم
در نسیمی
که مسافری است
از ساحل...
با صدای زیبای
مرغان دریایی
که مدح تو می گویند
می توانم
احساست کنم
وقتی تمام
زیبایی ها
در قهر
با نگاهم
به تو حسد می ورزند.
تنها
تو زیبایی.
بدرخش
تا خورشید
خجل از نور خود باشد
و ماه بوسه بر
رویت زند
با آبی
مهتابش.
می توانم
لمست کنم
در پرواز با آب
که از جنس توست
تو قلب رودها هستی
عزیزم...
میخواهم
سرخ خونم را
در برابر
آبی آبها
بر سر عشق تو
ببخشم...
تا در جریان رود
احساسم
به تو پیوندم
ای قلب آبها
طپشت
زیباست
لمسم کن
با موجهای خروشان
عشق
تا غرق در تو باشم
تا ابد
لمسم کن... ای
قلب رودها.
17/7/88
مهربد