گرمایی سوزان
و قطراتی از عشق بر
بر جبینم
در کویری
به پهنای تمام
اندیشه ام
و سرابی
به رنگ دوست داشتنت
در دوردستها .
می دانم
ولی باز هم
زیباست...
سرابی
که
در چشمانم
جاری از عشق تو باشد...
و نگاه به او
هر لحظه
عطش
سیراب نشدنی
من را
بیشتر و...بیشتر کند.
حتی تا مرگ
7/8/88
مهربد
و قطراتی از عشق بر
بر جبینم
در کویری
به پهنای تمام
اندیشه ام
و سرابی
به رنگ دوست داشتنت
در دوردستها .
می دانم
ولی باز هم
زیباست...
سرابی
که
در چشمانم
جاری از عشق تو باشد...
و نگاه به او
هر لحظه
عطش
سیراب نشدنی
من را
بیشتر و...بیشتر کند.
حتی تا مرگ
7/8/88
مهربد