چهارشنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۸۹

هوس...یک لبخند

دوستت دارم را...
در تمسخر...
دل..دیدم
کنج...بازار..
خسته...از راه...
درحنجره اش... فریادی..
ارزان تر از...
یک ناله.... کوچه را
می گشت...
بین همهمه ی...
هوس...
لبخندها...
روی
تارهای...نازک...
احساسم...
می لرزید...
از غصه...
تکرارش...
بی...بودن
دوستت..دارم
6/11/89
مهربد