روزهایم
چون برگ ها...
زرد...رنگ
..پاییزند
با هر غروب...
شاخه هایم...
خلوت می شوند
از حجم...سبزشان
تا...حتی
پرستوها...
بی آشیونه..
فکر هجرت باشند
از بیشه ی زیبای
رویاهام...
امروز
بهار هم...
خاکستری است
می مانم...
در ماتمش
شاید..
روزی...
سبز باشد.
مهربد
22/1/90