پنجشنبه، بهمن ۲۱، ۱۳۸۹

در سرخی غروب

در نگاه
به ..افق زیبایت
زمان..برایم...
چون...
ابرها...آهسته..می گذرد...
آن لحظه..که
زرد..رنگ...دستانم
با آبی..آرام
آغوشت
در سرخی غروب...
پیوند..می خورند...
در تو...
آب خواهم شد...
چون..خورشیدی کوچک
شناور....
در امواجی..سرخ
از..جنس
"عشق".
21/11/89
مهربد