بی تو ...ترانه
سکوت...
گریه می کند
و آسمان...
رنگ...مشکی دارد
بی تو
خیره ..به
سنگ فرش هام
برای..تقدیس
قدم هایت...
روزی..گذرت
رو به نگاهم بود...
روزی...
آنجا...بودی
بی تو...
در خود...میشکنم
بی تو
غریبه ام...در وجودم
خسته از روزگار
چون..آدمکی..
می مانم...
پر ز کاه
پر ز...خاکستر
تا تقدیرم...
تنها در ...دشت
پوسیدن باشد...
24/9/89
مهربد