تورا می
شنوم....درترانه ای
از جنس موج
از آوای تارهایی
که می رقصند
بر شانه هایت
تو را می شنوم
تو را می خوانم....
برهر... برگ سبز
روی نرمی....گلبرگ ها
به روی...لحظه ی
ناب
گره خوردن...چشم ها
در زیر باران
تقدیرم.
تو را...نواختم...
هزار بار...
بر ساز ناکوک...قلبم
بر ناب احساسم...
بر سادگیه....شعرم
تا شاید جاودانه شوی
در این...شب زدگیه
تردیدم....
چون...پروانه ای
می سوزم و....
ققنوس وار..می رویم
در شعله های....
سرخ....ترسناک
احساست....
تو ای...نا پیدای....
عشقی...
مه آلود.
مهربد ثاقب فر
21/12/92