شنبه، بهمن ۲۱، ۱۳۹۱

باورهای پوشالی



هزاران...نجوا
می خوانند..
درون...روح خسته ام
که تقدیر....
همین است...
بی پیکار...با ستاره ها
باید رفت...
رو بسوی...سرنوشت
رو به...باورهای
پوشالی...
رو به...راهی
که..تورا میبرد
تا تاریکترین...
ترس از...خود بودن
درپیله ای...
از افکار
تقدیر همین است...
گمشده در ...جنگلزار..شهر
در ..دودهای...خاکستری
در همهمه ی...آدمها
در فریادی سبز
اما..بی ریشه
و...
چرخی که ..می چرخد
و تو...
گیج از آن...
سرمست می شوی
گهگاهی.
21/11/91
مهربد