اگه فاصلـــه افتاده
اگه من با خودم سردم
تو کاری با دلم کردی
که فکــرشم نمی کردم
چه آسون دل بریدی
از دلــی که پای تو گیــره
که از این بدترم باشی
واسه تو نفسـش میره
نمی ترسم اگه گاهــی دعــامون بــی اثــر می شه
همیـشـه لحظۀ آخـــرخـــدا نزدیکتر می شه
تو رو دستِ خودش دادم
که از حـالم خبــر داره
که حتی از تو چشماشـو یه لحظه برنمی داره
تو امـید مـنی امـا
داری از دسـت مـن مـیری
با دسـتهای خودت داری
هـمه هسـتیمو میگیری
دعـا کردم توروبـازم
با چـشمی که نـخوابـیده
مگه مـیذاره دلتـنگی
مـگه گـریه امـون مـیده
مریـضـم کـرده تنـهایی
ببـین حـالم پریـشونه
من اونقدر اشـک مـیریزم
کـه برگردی به این خـونه
حسـابش رفته ازدسـتم
شبـایی رو کـه بـیدارم
شـاید از گـریه خوابـم بـرد
درهـارو بازمـیذارم
اگه من با خودم سردم
تو کاری با دلم کردی
که فکــرشم نمی کردم
چه آسون دل بریدی
از دلــی که پای تو گیــره
که از این بدترم باشی
واسه تو نفسـش میره
نمی ترسم اگه گاهــی دعــامون بــی اثــر می شه
همیـشـه لحظۀ آخـــرخـــدا نزدیکتر می شه
تو رو دستِ خودش دادم
که از حـالم خبــر داره
که حتی از تو چشماشـو یه لحظه برنمی داره
تو امـید مـنی امـا
داری از دسـت مـن مـیری
با دسـتهای خودت داری
هـمه هسـتیمو میگیری
دعـا کردم توروبـازم
با چـشمی که نـخوابـیده
مگه مـیذاره دلتـنگی
مـگه گـریه امـون مـیده
مریـضـم کـرده تنـهایی
ببـین حـالم پریـشونه
من اونقدر اشـک مـیریزم
کـه برگردی به این خـونه
حسـابش رفته ازدسـتم
شبـایی رو کـه بـیدارم
شـاید از گـریه خوابـم بـرد
درهـارو بازمـیذارم